پیشنوشت: بعد از خواندن «دنیای قشنگ نو»ی هاکسلی، یک روز طول کشید تا بتوانم راجع به این کتاب چیزی بگویم. ولی حالا که توی گودریدز ریویویی برای این کتاب نوشتم، گفتم بهتر است توی وبلاگ هم منتشرش کنم چون چند وقتی میشود که از کتابهایی که میخوانم در اینجا حرفی به میان نیامده. (این هم لینک اکانتم در گودریدز ـ البته اگر گودریدری هستید. معمولا سعی میکنم راجع به کتابهایی که میخوانم مختصر چیزی بنویسم.)
نمیشود از دنیای قشنگ نو حرف زد اما از 1984 جورج اورول نگفت. آدمها همیشه میخواستهاند با مقایسه کردن، مسائل را شفاف و ساده کنند. این دو کتاب هم هردو دنیایی ساختهاند خیالی، ولی بیشتر از هر دنیای واقعییی (که ما ازشان خبر نداریم) به دنیای ما شبیهتر اند. نمیخواهم به جزئیات بپردازم و به دنیاهای متصور شدۀ این دو کتاب؛ چرا که خواندنش برای هر کتابخوانی ـ به جد میتوانم بگویم ـ ضرورت دارد.
اما نکتهای که وجود دارد این است که در 1984، با داستانی پر کششتر و سیاسی مواجه هستیم، با یک تراژدی، داستان کسی که حقایق دنیایش را کشف میکند و میخواهد علیه آن به مبارزه برخیزد. در بخشهای مختلف این داستان میشود هیجانزده شد. (اینجا راجع به 1984 بیشتر نوشتهام.) ولی دنیای قشنگ نو، بیشتر یک طنز تلخ است که به اندازۀ 1894 پرکشش نیست و خبری از توطئههای آنچنانی هم در آن نمییابی. در این داستان، حتّی کسانی که میخواهند با حقایقِ کثیفِ دنیایشان مبارزه کنند هم، نمیدانند چطوری باید این کار را انجام دهند. هرچه که به انتها نزدیک میشوی، مبانیِ فلسفیِ کتاب را بیشتر و بیشتر احساس میکنی و بیشتر به تفکر واداشته میشوی؛ اما میدانی چیست؟ در آخر ماجرا، پوچی دنیا و زندگی را میبینی که در حین صحبتهای بازرس مصطفی موند و جنابِ وحشی نمایان میشود. و نویسنده هم نخواسته است با بیانِ پایانی احساس برانگیز از سرنوشت غمانگیز شخصیتها، داستان را به یک تراژدی مبدل کند، و در آخر داستان، هم شخصیتها را و هم داستان را به حال خودش رها میکند تا مخاطبِ تشنه، بیشتر و بیشتر به فکر فرو رود، و به سرنوشت شوم افراد فکر کند و به دنیای قشنگ نو.
و در کل، 1984 نوشته شده است برای مبارزه با دیکتاتوری و سیاستهای توتالیاریزم، ولی دنیای قشنگ نو نوشته شده است برای مبارزه با مدرنیته و بیفرهنگی، علیه کسانی که نمیدانند هویتشان چیست و باید چه کار کنند، و ذهنهای بستهای که حتّی نمیخواهند بیندیشند، چه رسد به اینکه توان اندیشیدن را داشته باشند. و من فکر میکنم دنیای قشنگ نو، شباهت بسیار بیشتری با دنیای کنونیِ ما دارد.
- ۱ گفتوگو
- ۴۶۱ بازدید
- ۲۷ خرداد ۹۷، ۱۰:۲۲
گفتوگو
اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.