در جست‌‌وجوی زندگی
هالی هیمنه
۹ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «روایت» ثبت شده است

تغییرات همیشه محسوس نیستند؛ هستند، فقط محسوس نیستند، زیرا آنقدری نبودند که انتظارش را می‌کشیدی. یا اینکه ملموس نبوده اند، مثل آن رؤیایی که تحققش شده بود هدفی برای نفس کشیدنت، نبوده است. معمولا نمایان شدن تغییرات، همانند گذر ابر هاست؛ می‌گذرند، ولی حسشان نمی‌کنی. کمی دقت لازم است که خود را با چند وقت پیش مقایسه کنی، آن وقت متوجه خواهی شد که توده‌ای عظیم از ابرها که نه سرش پیدا بود و نه تهش، از آسمانِ وجودت گذر کرده است و به کلی محو شده.

اما همیشه اینطور نیست. برخی از تغییرات، شدید و گذرا هستند. مثل وقتی که بدون هیچ دلیلی(همیشه دلیلی هست، ندانستنش حاکی بر عدمش نمی‌شود)، دلت آنقدر می‌گیرد که دنیا در نظرت تیره و تار می‌شود. انگار ابرِ سیاهِ عظیمی سراسر آسمانِ وجودت را پوشانده است و مانع از ورود پرتوهای خورشید به سرزمینت شده. ظلمتی ناتمام، تمام وجودت را فرا می‌گیرد. در این شرایط بهتر است حرکتی انجام ندهی، که شاید چاهی بر سر راهت وجود داشته باشد، یا پرتگاهی درست چند قدمی جلوتر در مقابلت...

اما به کنار از این حرف‌ها، دلم می‌خواست جواب آن سوالی که پرسیده بود: «آیا نسبت به چند روز قبل، تغییری در خود حس کرده‌ای یا نه؟» را بدهم، ولی سکوت مانعم شد. می‌خواستم بدانم در این چند روز که کمی مطالعاتم تخصصی‌تر شده است، چه تغییراتی کرده‌ام، اما سخت می‌شود به این زودی چیزی را حس کرد...

  • ۴۹۱ بازدید